loading...
ایستگاه دانش
admin بازدید : 49 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)

فرشته نگهبان

مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: 

- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی. 

مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود. به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت: 

- ایست!

مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازم نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان ت هستم. مرد فکری کرد و گفت: 

-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 50
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 53
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 753
  • بازدید سال : 5,824
  • بازدید کلی : 35,721